عوامل موثر در بهره وری کارکنان سازمان ها و کارخانجات تعداد بازدید : 7527
عوامل مهم در بهره وری کارکنان
بهرهوری، عبارتست از، بدست آوردن حداکثر سود ممکن، با بهرهگیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقای رفاه جامعه. در نتیجه همه به دنبال رسیدن به آن هستند. در اینجا به برخی عوامل اصلی دستیابی به آن می پردازیم.
1. ایجاد انگیزه در کارکنان
در
يك بررسي كلي مي توان گفت: انگيزه زماني به وجود مي آيد كه در كاركنان
احساس امنيت و ثبات شغلي، مشاركت و نقش موثر در سازمان و همچنين شادابي و
نشاط وجود داشته باشد. هر يك از اين موارد نيز نتيجه عوامل فرد ديگري است
كه به آنها اشاره مي شود:
در
يك سازمان موفق اولين و مهم ترين ركن موفقيت را انتخاب صحيح و به جاي
كاركنان مي دانند. امروزه نيروي كار توقعات بيشتري دارد و براي كار و زندگي
مطلوب كاري اهميت خاصي قايل است. در نتيجه متخصصان امور نيروي انساني بايد
مشاغل را طوري طراحي كنند كه كار در محيط سازمان براي كاركنان مطلوب و
رضايت بخش باشد.
شغل
مناسب براساس دانش، مهارت، تجربه، علاقه و خصوصيات و توان فردي در انجام
يك وظيفه معين تبيين مي گردد و لازم است تفكيك شغلي برپايه توانايي هاي
فردي باشد و تقسيم تخصصي كار صورت گيرد.
حين
به كارگيري مشاغل و مهارت هاي گوناگون نبايد از جريان صحيح اطلاعات نيز
غافل ماند؛ چرا كه به تبادل اطلاعات مفيد سازماني كمك مي كند. به هنگام
سازماندهي مجدد به عنوان حامل انگيزشي مهم در همسو نمودن كاركنان با اهداف
كوتاه مدت و بلندمدت سازماني ياري مي رسانند.
عامل
بعدي در ايجاد انگيزه، محرك هاي مادي است. يكي از چالش هاي مهم شركت ها
تحول روش هاي پاداش است كه مردم را بر مي انگيزد. هرچه فردي كمتر پول به
دست آورد، اهميت مقدار حقوقش بيشتر مي شود. هرچه افراد پول بيشتر به دست
آورند و بيشتر براي كاري كه انجام مي دهند دلسوزي كنند، اهميت نسبي پول
برايشان كمتر مي شود و پول جايش را به قوه تشخيص براي نيل به هدف و آزادي
عمل مي دهد. به همان اندازه كه رقابت بين افراد با صلاحيت شديدتر مي شود.
مشوق هاي مادي به تنهايي نمي توانند افراد درستكار را جذب كنند.
براي
كساني كه نگراني مادي ندارند، حس رفاه مهم تر از پول است و عواملي كه بر
رفاه تاثير مي گذارند، عبارتند از: ارتباطات انساني، اعتماد متقابل، حس ارج
نهاده شدن و احساس وجود عدالت. به علاوه، فرصت يادگيري مطالب جديد و درك
استعداد شخصي به ايجاد حس مثبت در افراد كمك مي كند. مشوق هاي مثبتي هم كه
نيازهاي معنوي و عاطفي افراد را ارضا نمايند، موثرتر از انگيزانند ه هاي
منفي به شكل تهديدها يا مجازات ها هستند.
آخرين
محرك انگيزه در كاركنان سازمان كه مورد بررسي قرار خواهد گرفت فرآيند
آموزش است. هدف از آموزش آن است كه با افزودن به دانش شغلي فرد يا با آموزش
مهارت ها و تخصص هاي به خصوص، رفتار و نگرش او در جهت مطلوب يعني نيل به
اهداف سازماني تغيير كند، براي نيل به اهداف، هر سازماني بايد كادري از
نيروهاي لايق و كارآمد در اختيار داشته باشد. از اين رو لازم است افرادي كه
به استخدام سازمان در مي آيند، علاوه بر برخورداري از آموزش رسمي و
همگاني، به آموزش تخصصي و حرفه اي نيز دست يابند تا دانش فني و مهارت هاي
لازم را براي انجام شايسته وظايف محوله به دست آورند.
آموزش
خواست افراد تازه وارد نيست، بلكه براي كاركنان با سابقه و با تجربه نيز
بايد بنا به ضرورت، دوره هايي ترتيب داد. در واقع تمام كاركنان در طول عمر
كاري خود بايد به طور مداوم و مستمر آموزش ببينند تا در سمتي كه انجام
وظيفه مي نمايند حداكثر كارايي و بهره وري را داشته باشند. يكي از اهداف
اوليه در هر دوره آموزشي، ايجاد طرز فكر صحيح نسبت به كار و سازمان است و
انتظار مي رود پس از پايان دوره، بينش و نگرشي در كاركنان به وجود آمده
باشد تا رفتار آنها را در جهت مطلوب و همكاري موثر با سازمان تغيير دهد و
ذهن آنان طوري شكل گيرد كه از اهداف سازمان پشتيباني نمايند.
2. ایجاد گرایش مثبت:"گرایش همه چیز است!"
کارکنان خوشحال کارکنان بهره ور هستند. گرایش منفی می تواند، مثل یک راکت موجب نابودی بهره وری کارکنان شود.
"یک کارمند یا کارگر با گرایش مثبت معمولاً از کاری لذت می برد که در آن دارای اختیار باشد و در آن سهم داشته باشد"(هنینگ).
" یک کارمند از خود راضی و تن آسا نیز در واقع از کار لذت نمی برد، و تولیدش پایین است و تیم را پایین می کشد.
3. رئیس بد یک مانع است!
چطور
می توان انتظار بهبود داشت وقتی رئیس خراب باشد. یک یافته جدید نشان می
دهد که بهره وری کارکنان بوسیله رابطه شان با سرپرست تعیین می شود. وقتی
رئیس بد به وعده هایش عمل نمی کند، هرگز تشویق نمی کند، نظرات منفی می دهد،
یا دیگران را به خاطر اشتباهتشان به شدت سرزنش می کند، در نتیجه سطح بهره
وری به طور محسوس کاهش می یابد.
یک
سرپرست ضعیف در بسیاری از مواقع اولین عامل ایجاد بازده پایین است. چراکه
یک سرپرست خوب انگیزه می دهد و خوب پاداش می دهد ولی یک سرپرست بد البته یک
مانع است.
4. بهره وری: در زمان بیماری و در زمان سلامت
موضوعات
بهداشتی به طور طبیعی سهم بزرگی در توانایی کارمند و بهره وری او دارند، و
شرکت ها این موضوع را درک می کنند. راه تشخیص و پیشگیری از بیماری های
شغلی انجام معاینات شغلی است که بایستی به صورت سالانه انجام شود. همچنین
با رعایت اصول سلامت شغلی و از بین بردن ریسک های مرتبط با عوامل زیان آور
شیمیایی، فیزیکی، ارگونومیکی، روانی و مکانیکی است.
5. استفاده از ابزار مدرن
همه
روش های ذهنی مذکور در افزایش بهره وری مفیدند در صورتی که ابزارکار مناسب
و به روز در اختیار کارکنان قرار گرفته باشد و ابزار مناسب یعنی تکنولوژی
مناسب. شرکت هایی که ضرورت ابزارهای تکنولوژیکی مثل کامپیوتر نادیده بگیرند
در خطر کاهش بهره وری قرار دارند. شرکت اینتل، معروف ترین شرکت سازنده
نیمه رسانا دریافته است که نوت بوک های بیسیم باعث افزایش 100ساعت در سال
برای هر کارمند می شوند که سود آن به مراتب بیش از به روز رسانی سیستم ها
بوده است.
6. کوچک سازی سازمانی و نیروهای برون سازمانی:
هرچند
این کار باعث افزایش بهره وری می شود ولی باید دانست که کارکنان برون
سازمانی نیز نیاز به انگیزه و محرک دارند تا به جای کار واگذار شده به آنها
بیشتر به کار دوم مشغول نشوند.
مرکز تخصصی طب کار آسا